
طعم نور
چیزی به سحر نمانده
در این دقایق شگفت
حسی ست،غریب
زیباست،شب سپید را
زندگی کردن و
در تاریکترین لحظات شب
طعم نوررا تجربه کردن،
و باز شدن پنجره ای را
در وجود خویش حس کردن
و گوش سپردن به نجوای جان:
تجربه کن!طعم نور را
تا پنجره بازست
و لمس کن!
گرمای ان دست مهربان را
تا به سویت گشاده است
و دورکن!
سایه هارا از روشنای خیالت
وخواب را از بیداری رویایت!
سهیلا نجم