قلب های باکره
قلب های باکره،باز می گردند
چون فوج سپید کبوتران
پشت کرده،به خشکسالی زمان!
از پس سالهای تاریک تنهایی
وتوده های زنگار تباهی
شکوه باکرگی،
ارام
خودرا به تماشا می گذارد
چون خورشیدی برفراز اسمان
می شکافند این زمان،
قلب های باکره،
دل تاریک وتنگ خاک را
سرمی کشند،جوانه ها
یک به یک،بی تاب نور افتاب
می بارد اشک شادی،
این زمان،
از نگاه زخمگین اسمان
بر نگاه سبز خاک
می روید،ناگهان،جنگلی
در امتداد دوردست بی نهایت
در خیال خالی خشک زمان
می شوند،پیدا
کاج های مهربان گمشده!
سبز در سبز،تا همیشه...
قلب های سبز باکره!
سهیلا نجم