برایِ بودنِ با تو . . .
برایِِ بودنِ با تو
به هیچم نیاز نیست
برای دیدن تو
دیده ام را نیاز نیست
با چشم بسته نیز
می بینمت همه جا
گوش را چه نیاز!
با گوش بسته نیز
می شنوم صدای تو
به پا و قدم چه نیاز!
بی سر و پا می دوم
به سوی تو .....
بی هیج دستی و بازویی
در اغوش می گیرمت
باقلب عاشق و روح جوان خود
حتا برای بوسه به لب های تو
لب را چه احتیاج!
با عشق بوسه می زنم
همه ، جان _ تو...
انگار هزار سال ست که
تو در منی،که تو با منی
که تو منی.....
برای بودن باهم
یکی شدن کافی ست
سهیلا نجم