فیلمنامه بلند کمال عدل ، 1381
خلاصه فیلمنامه کمال عدل
خانم دکتر طنین معین، وکیل دادگستری، متأهل و دارای یک دختر هشت ساله اشت.او در کنار وظایف همسرداری، خانه داری و بچه داری خود که به خوبی از عهده ی آن ها بر می آید، وکیل بسیار موفقی است.اما همسر، کار او را چندان جدی نمی انگارد. آخرین موفقیت او اتفاقاً با فوت پدر شوهرش مصادف می شود و منجر به ایجاد برخوردی بین زن و شوهر می گردد. فیلم از این جا شروع می شود.
تلفن های تبریک دوست و آشنا و روزنامه ها (که از فوت پدر شوهر بی اطلاع اند) به خانم وکیل برای موفقیت اخیر، شوهر عزادار را که ظاهراً منتظر پیام های تسلیت است خشمگین می کند و باعث می شود شوهر(شروین) که پشت فوت پدر پنهان شده، حرفه و خصوصاً موفقیت اخیر همسرش را شدیداً مورد انتقاد قرار می دهد.
در جریان مراسم عزاداری و ختم، عدم حضور ناگهانی خواهر شوهر(شیرین) همه را متعجب و نگران می کند. اما به زودی شروین در میابد که خواهرش مشکلی پیدا کرده و به کمک احتیاج دارد. شروین که حالا به واسطه ی موقعیت خواهر و به خطر افتادن حیثیت خانوادگی صاحب مشکل شده در نهایت استیصال به ذهمسرش روی می آورد و از او برای حل این مشکل کمک می خواهد. همسرش می پذیرد. و به تحقیق و جستجو می پردازد. تقریباً یک سوم فیلم صرف تحقیق و جستجوی خانم دکتر معین برای کشف و گشودن این گره ی پیچیده می شود. و نهایتاً در می یابیم که خواهر شوهر مورد ضرب و شتم همسرش قرار گرفته است. اما این فقط لایه ظاهری موضوع است و خانم وکیل که طی جستجو، شخصاً به بعضی علائم و نشانه هایی پی برده، باطن امر را در دادگاه کشف و اثبات می کند.
در دادگاه، خانم دکتر معین که طبق معمول با مهارت و موفقیت از موکله ی خود دفاع کرده است درست در لحظه ای که همه ی مدارک و شواهد به نفع اوست، و به نظر می رسد که دادگاه به نفع شیرین (خواهر شوهر) رأی خواهد داد، طی یک بیانیه ی تأثیر گذار و تکان دهنده اعلام می کند که :«علیرغم ظواهر امر، حق با موکله ی او نیست و حقیقت باطنی چیز دیگریست».خانم دکتر معین نظر به اهمیت حیاتی موضوع خشونت علیه زنان در تمام جوامع بشری و جلوگیری از هرگونه سوء استفاده از این امر خطیر در دادگاه ثابت می کند که شیرین طبق نقشه ی سیروس شوهرش ، با صحنه سازی و تظاهر به عدم امنیت فردی در خانه ی شوهر، و تحت ستم و خشونت قرار گرفتن از سوی او، قصد تصاحب خانه ی پدری را داشته است، زیرا سیروس او را متقاعد کرده بوده است که فرزند دختر طبق قانون از ارثیه پدری سهمی ندارد.
رئیس دادگاه هم مثل یک پدر مهربان و دلسوز برای شیرین، و چون مرادی برای خانم وکیل، با روشی دیگر که از طریق فرصت دادن به افراد می گذارد تا آن ها خودشان را بیرون بریزند. و بدین ترتیب در این کاشفه خانم دکتر معین را تنها نمی گذارد.نهایتاً واقعیت زیرین کشف می شود و با توضیحات رئیس دادگاه، شیرین می فهمد که در اشتباه بوده و قانون او را نادیده نگرفته و او هم برای خودش حق و حقوقی دارد.
پس از اتمام دادگاه رابطه زن و شوهر که به عللی سطحی خدشه دار شده بود، اکنون به رابطه ای عمیقاً تفاهم آمیز تبدیل می شود.
پایان