كاتاکالی نمايش رقصی هند ، كتاب طنين ، 1368
به طور کلی نمایش در هند از یک هویت دوگانه مذهبی و غیر مذهبی برخوردار است . تماشاگر هندی مدام شاهد پیوند الوهیت و انسانیت بر صحنه های نمایش است ، چندانکه دیگر نمی تواند این دو بعد را به راحتی از یکدیگر متمایز کند چرا که تمامیت زندگی هندی همچون هنر آن عملا بر پایه ی سنت ها ، رسوم آئینی – عبادی و باورهای عمیق مذهبی این قوم استوار شده است.
موسیقی عرفانی و رقص مقدس هندی تقلیدی از هماهنگی و نظام آسمانی و از اصلی عمیق تر از سطح تجربیات عینی انسان نشأت می گیرد . آن ها با آواز خود گوئی خدا را می خوانند و بدین وسیله ذره ای از ذات او را مجسم می کنند . رقص شیوا تصویری خاموش و روایتی بی کلام از نظام ثوابت و سیارات و حرکات و هماهنگی های موزون آنهاست . چنین است که در هند ، هنرهای نمایشی از زمان های بسیار دور پیوندی عمیق با ریشه های الهی می یابند.
جدای از درام سانسکریت که خود از غنای نمایشی خاصی برخوردار است ، بازمانده های سنت های هندی را که در شکلی نمایشی تجسم یافته اند می توان به دو گروه تقسیم کرد : گروه اول آن هایی که کم و بیش ریشه های آئینی و مقدس دارند و دیگر آن هایی که از قلمرو غیر مذهبی برخاسته اند.